Monday, April 29, 2019

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر بمناسبت اول ماه مه


زنده باد اول ماه مه روز همبستگی بین المللی کارگران

اول ماه مه، روز همبستگی بین المللی کارگران همه کشورها علیه سرمایه داری، روز گرامیداشت خاطره کارگران شیکاگو، روز رزم و همایش جمعی و متحد کارگران در همه کشورهاست. اول ماه مه روزی است جهانی که کارگران به اشکال گوناگون با سازماندهی جشن و راهپیمایی و تظاهرات و اعتصاب و اکسیون در دفاع از حق زندگی و ممکن کردن جهانی آزاد و برابر و همبسته و انسانی به میدان می آیند!

در آستانه اول ماه مه ۲۰۱۹ بحران ساختاری سرمایه داری همچنان ادامه دارد و  چشم اندازی برای پایان این بحران دیده نمیشود.  باز تولید این بحران، تنش عمیقی را در مناسبات کار و سرمایه، در مناسبات بین المللی و تشدید رقابت و کشمکش در اردوی سرمایه و میلیتاریزه شدن مناسبات بین المللی، در تشدید شکاف طبقاتی و تعمیق بیگانگی اکثریت عظیم نیروی کار و زحمت با مناسبات حاکم، در ویران سازی ها و جابجایی های گسترده بجای گذاشته است.  در عین حال  که سیاست نئولیبرال حاکم برای توسعه سرمایه داری در همه کشورها، بر سیاست آزاد سازی ،  خصوصی سازی و مقررات زدایی استوار بوده است. با اوجگیریِ گرایشاتِ محافظه کارانه افراطی در بسیاری از کشورهای صنعتی خصوصا ایالات متحده آمریکا وعروج رژیم ترامپ در این کشور تعرض به حقوقِ اجتماعی اکثریت عظیم مردمان خصوصا کارگران و تهیدستان شدت گرفته و سیاست غارتگری و سلطه امپریالیستی  آشکارا با اعمال زور و تحمیل سیاست از طریق تحریمها، مجازاتهای اقتصادی وسیاسی  پیش برده میشود.  در این راستا همچنان سازماندهی غارتگریها و توسعه طلبی های امپریالیستی، با توسعه و گسترش مسابقه تسلیحاتی و جنگهای مستقیم و غیرمستقیم در اقصی نقاط جهان خصوصا خاورمیانه ادامه دارد و سیاست مجازاتهای اقتصادی علیه دول نامطبوع برای ایالات متحده ، به طور گسترده ای اعمال میشود. سیاستی که بقای سیستم موجود را در گرو جهانی سازی فقر و محرومیت اکثریت عظیم مردمان و نابرابریهای عظیم طبقاتی قرار داده ، فاصله کشورهای ثروتمند را با کشورهای فقیر و درحال توسعه افزایش داده، موجب مهاجرتهای عظیم از این کشورها به کشورهای متروپل شده، نابودی طبیعت و صدمه های غیر قابل بازگشت به محیط زیست را فراهم کرده و در یک کلام  تلاش بیرحمانه ای  در جهت تثبیت بربریت کامل و حاکمیت یک درصدی ها در دنیای کنونی ست.

فرآیند حاکم شدن این سیاست نئولیبرال در همه کشورها، با خصوصی سازی منابع و ثروتهای اجتماعی و سلب مالکیت از تولیدکنندگان مستقل همراه شده است. این سیاست تبهکارانه دهها و صدها میلیون خانواده کارگری را خانه خراب کرده، میلیونها نفر را به ارتش عظیم بیکاران و بی خانمانان افزوده، با مقررات زدایی، میلیونها نفر از کارگران رسمی بنگاههای دولتی  و خصوصی را به اردوی غیر رسمی کارگران موقت و پاره وقت و سفید امضا فرستاده، سیل عظیمی از دهقانان را به حاشیه شهرها پرتاب کرده و شرایطی مشقت بار برای زندگی اکثریت عظیم مردمان به ارمغان آورده است. شرایطی که مبارزه برای تامین معاش و زندگی انسانی برای بسیاری از مردمان جهان، خصوصا جوانان به امری دشوار تبدیل شده است. در عین حال با سقوط شدید دستمزد ها در سطح جهان و انفجار فقر، شهرهای بزرگ به محاصره فقرا و بیکاران و رانده شده گان زاغه نشین ساکن  و حلبی آبادها در آمده است. با تحمیل سیاست نئولیبرال و مقررات زدایی ها و خصوصی سازی ها، اشکال کار در برابر غذا و محل خواب  تا داوطلبانه و تا بردگی خالص احیا شده اند. بکارگیری کودکان خریداری یا اجاره شده در سنگین ترین کارها و در بدترین شرایط در سطح وسیعی از جهان به بیرحمانه ترین شکل احیاء شده است. کودکان خیابانی ، کودکان اجاره ای، زنان و مردان روسپی و بردگان تجارت سکس، کارگران مهاجر غیرقانونی که در ازای یک پناهگاه و یک وعده غذا به انجام شاق ترین کارها رضایت میدهند، کارگرانی که ماهها بی حقوق و دستمزد به سخت ترین کارها تن میدهند را میتوان بر این لیست افزود. این تصویر کنونی جهان ماست که با نابرابریهای باورنکردنی اش، همه اشکال بهره کشی در همه دورانهای تاریخی را بار دیگر باز تولید کرده است.

این در حالیست که رقابتها و تنش های درونی سرمایه جهانی از یکسو و مقاومتهای قربانیان آن از سوی دیگر نظم حاکم بر چنین جهانی را به چالش کشیده اند، و اتکاء به مکانیزمهای بازار و اهرمهای اقتصادی برای باز تولید آن کمتر از همیشه پاسخگو است. در چنین جهانی ست که برای مهار کردن تضادها و تنش هایش، طبقه حاکم با توسل به خشن ترین اشکال کنترل، اقتدار سرمایه و قدرت حاکم را سازمان میدهد. آنجا که نمیتوان این اقتدار بانک جهانی و صندوق بین المللی را از طریق نظم پذیرفته شده جهانی و دولت ها و طبقه حاکمه پیش برد؛ باید از طریق تحریم ها و محرومیت های اقتصادی و یا با عریان ترین و خشن ترین شیوه های نظامی و کودتاهای نظامی سیاست خود را تحمیل کرد. بی سبب نبوده است که جنگی ویرانگر و طولانی، خاورمیانه و شمال افریقا را به مرکزی برای تعیین تکلیف هژمونی امپریالیستی و منطقه ای تبدیل کرده و بزرگترین و دردناک ترین تراژدی های انسانی را در سوریه ، عراق، لیبی، یمن، افغانستان، سومالی و دریای مدیترانه خلق کرده است. واقعیت این است که نظم سیاسی سرمایه داری از مدل انباشت آن جدا نیست؛ سیاست نئولیبرال، تشدید استثمار و بهره کشی از نیروی کار، سیاست سلطه جویی، تجاوز گری و جنگ افروزی سرمایه داری جهانی همه و همه در راستای همین سیاست اند.
در مقابل این روند تبهکارانه ای که بر جهان ما تحمیل شده است و در راستای به صحنه آوردن همه ظرفیتهای مبارزاتی نیروی کار و گسترش عرصه های نبرد طبقاتی به لحاظ نظری و سازمانی باید تدارک دید. در این راستا گشودن جبهه های تازه ای بیرون از محیط های تولید رسمی، حیاتی است. مکان های سکونت (محیط های مصرف) یکی از با اهمیت ترین آن ها است. در شرایطی که موقعیت نیروی کار برای رویا رویی با سرمایه در محیط تولید رو به ضعف گذاشته و توقف تولید برای صدها میلیون مردم بیکار و به حاشیه رانده شده ناممکن و برای بسیاری دیگر دشوار شده است، گشودن جبهه وسیعی در این محیط اهمیتی راهبردی دارد. درعین حال گسترش سازمان دادن همه نیروی کار و زحمت، معلمان، پرستاران و سایر مزد و حقوق بگیران مشابه در بخش رسمی، کارکنان خانگی، کارگران کارگاه های فامیلی، کودکان کار و... در کارزارهای ضد سیستمی میتواند اکثریت عظیم مردمان را علیه بربریت حاکم به میدان آورد. برای شکل گیری یک جنبش سیاسی رادیکال فراگیر، جنبشی که قادر باشد حرکت ها و مبارزات طبقاتی مردم اعماق را بهم گره بزند و هدف های فوری خود را از درون نیازهای آنان بیرون کشد. در این راستا تلاش ها به جایی نخواهد رسید اگر یک جنبش سیاسی قادر نباشد به مسایل و معضلات روزمره پاسخ دهد. هر چه از نردبان محرومیت و ستم کشیده گی پائین تر رویم، بسیج اجتماعی و طبقاتی بیشتر به توانایی آن جنبش در حمایت از مبارزه توده فرودست برای بقاء مشروط می شود. بنا نهادن یک دنیای دیگر، یک دنیایی سوسیالیستی، به دست آنانی که در جهنم سرمایه داری هر روز و هر ساعت خاکستر می شوند، محتاج آنست که همگان باور کنند سوسیالیسم نه صرفأ امر فردا، بلکه هم چنین پاسخی برای امروز است؛ نه از بالا، بلکه از پائین بنا می شود همراه با قدرت یابی و پی افکندن ساختار نوینی از  حاکمیت اردوی کار و رنج برقرار می شود. 

یک جنبش رادیکال سیاسی فراگیر، زمانی قادر خواهد بود به هدف های خود نزدیک شود که از شکاف های بی شماری که مردم کار و زحمت را تکه پاره می کند عبور کرده باشد. ناکامی در غلبه بر رقابت ها و تنش های موجود حول مسایل نژادی، جنسیتی، قومی یا مذهبی، در میان آنان به معنی آن است که اجازه داده شود که هر بخش از این مردم به نیروی سرکوب بخش دیگر تبدیل شود. اجازه داده شود که ناسیونالیسم، فاشیسم، بنیاد گرایی مذهبی و پوپولیسم شکاف های موجود در اردوی کار را از نفرت و بیزاری پر کنند و کارگران و توده زحمتکش را در قالب فرقه ها و جماعت های دشمن رو در روی هم قرار دهند. ایستادگی در برابر همه اشکال تبعیض و مبارزه علیه همه اشکال ستم، نخستین شرط مهار کردن چنین تنش هایی و کامیابی در ساختن یک جنبش رنگین کمانی است. جنبشی که همبستگی را بر پایه به رسمیت شناختن تنوع ها بنا کند و به تلاش برای همگون سازی خط بطلان بکشد.

در طی سال گذشته، در بسیاری از کشورهای جهان فریاد اعتراض علیه سرمایه و بربریت حاکم، در اشکال اعتصاب و تظاهرات و اکسیون و تحصن و شورش و اشغال مناطق شهری انعکاس داشته است.  
 در حالیکه اکثریت عظیم  مردمان ایران سالی پر مشقت و سخت را از سرگذرانده ، جنبش کارگری، در همۀ  بخش های خود، علیه سیاست تبهکارانه حاکم  سالی پر بار از رزم مشترک را  پشت سر گذاشته است. اعتصابات قدرتمند کارگران هپکو، فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه  که به تسخیر خیابانها انجامید و تمامی جامعه را معطوف به خود کرد. اعتصاب سراسری کارگران را ه آهن،  تحصن های گسترده معلمان و اعتصابات سراسری رانندگان کامیون و تجمع های بازنشستگان برای دستیابی به مطالباتشان نشان داد که میلیونها کارگر و زحمتکش  به میدان آمده اند تا خواسته هایشان را متحقق کنند. سالی که گذشت تنها به اعتراضات علیه عدم پرداخت دستمزدها، افزایش حقوق و دستمزد کارگران محدود نشد ، بلکه  کارگران ایران  از خط قرمزها گذشتند و قوانین حکومت سرمایه داری اسلامی را زیر پا نهادند، بر مرگ  اصلاح طلبی و اصول گرایی حکومتیان صحه گذشتند و  فراتر از آن، بر شعار "نان، کار، آزادی،اداره شورایی" پای فشردند!  و در این راستا، سیاست وحشیانه سرکوب و شکنجه و اعتراف گیری را عیان کردند وعلیرغم همه سرکوبها محدودیتها و شانتاژ دستگاه امنیتی و تبلیغاتی رژیم، سیاست رسوای "خصولتی "  سازی ، غارت و نابود سازی ساختارهای اقتصادی وصنعتی کشور را آشکار کردند.  

در این دوره در جریان  کمک به زلزله زده گان استان کرمانشاه و در جریان سیل اخیر، کارگران و پیشروان اجتماعی  با بی اعتمادی کامل نسبت به حکومت دزدان و قاتلان  به کمک رسانی به مردم شتافتند و گروه های مختلف مردمی را برای کمک رسانی سازمان دادند. در شیراز و آق قلا دست به تجمع های اعتراضی زدند و در خوزستان اعتراضات گسترده ای نسبت به بی عملی مسئولین سازمان دادند. در این سال، سال رزم،  بیش از شش تا هفت حرکت کارگری در روز علیه سیاست حکومتیان و غارتگریها ، علیه خصوصی سازیها، عدم پرداخت دستمزدها،علیه اخراجها،علیه فقر و بیکاری و بی حقوقی کارگران گزارش شد. قطعا ابعاد این اعتراضات بیش از گزارشات انتشار یافته که نشانه آشکاری از گسترش وابعاد اعتراض کارگران و مزدبگیران ایران است. در فاصله یکساله دو ماه مه در بخش‌های مختلف کارگری، از جمله صنایع فولاد، خودروسازی، پتروشیمی، کشت و صنعت، معادن، حمل و نقل، برق، آموزش، بهداشت، پوشاک، بازنشستگان ... با اعتراضها و اعتصابهای کارگری در شکلهای متنوع روبرو بوده ایم. کارگران و معلمان و پرستاران و بازنشستگان  در سال گذشته با برپایی اعتصاب و تجمع در مقابل نهادهای حکومتی و مجلس، اجتماع در محوطه کارخانه، راه پیمایی در بیرون از کارخانه، تحریم جمعی غذای کارخانه، جمع آوری طومارهای جمعی، ارسال هزاران شکایت علیه کارفرما و دولت به هیاتهای حل اختلاف و ... خواهان رسیدگی به خواسته های خود بوده اند. در این میان  خشم، فریاد و مشت های گره کردۀ  کارگران معدن آزادشهر، کارگران هپکو و آذرآب اراک، فولاد اهواز، نیشکر هفت تپه،  اتوبوس رانی تهران و حومه، کارگرا ن راه آهن ، کارگران شهرداری ها ، معلمان و کارکنان آموزش وپرورش ، کولبران و.... انعکاس گسترده ای یافت. آری این سال، سال پیکار متحد معلمان سراسر کشور، تحت رهبری شوراهای صنفی منتخب  خود، سال گام های استوار زنان و مردان بازنشستۀ فرهنگی، پرستاری و تامین اجتماعی بود .  سال رنج ، درد و فریاد دادخواهی کولبرانی که بار سنگین بر دوش، با شلیک گلوله های پاسداران اسلام از پای در آمده بودند، بود. سال درد جانکاه کودکان کار، کودکان خیابانی، زنان محروم و رانده شده از کار وافتاده در فقر و مسکنت وحلبی آبادهای گسترده در حاشیه شهرهای ایران بود.

طبعا تشدید تحریمهای بین المللی علیه ایران، فشرده شدن هر چه بیشتر زنجیره محاصره اقتصادی ،  بحران اقتصادی کشور را ژرفتر وعمیقتر خواهد شد.  اینک که ورشکستگی اقتصاد خود را در ابعاد عظیم ویران سازیهای صنعتی، تعطیلی صدها واحد صنعتی و انقراض بسیاری از صنایع مصرفی ، غیرفعال شدن و پایین آمدن ظرفیت تولیدی بسیاری از واحدها و موسسات صنعتی و کشاورزی، بیکارسازیهای گسترده،  شکافِ طبقاتی فاحش، نرخِ تورم دورقمی و ویرانیهای عظیم زیست محیطی نشان میدهد، میتوان با توجه به ابعاد گسترده ویرانیهایی برجای مانده از سیل اخیر و فجایع بجا مانده از آن، کاهش صدور نفت و درآمدهای نفتی و ارزی، ناتوانیها و فساد گسترده حکومتیان، شاهد بحرانهای اجتماعی و اقتصادی عمیقتر و گسترده تری باشیم.  

در عین حال باید اذعان کرد که علیرغم هزینه های هنگفت زندان و محرومیت و اخراج، اعتراضات کارگری در ایران گسترده تر از همه کشورهای پیرامونی است. اعتراض و اعتصاب و تجمع و تحصن و طومار نویسی علیه اخراج ها و بیکار سازی ها، علیه خصوصی سازی و واگذاری به شرکتهای خصوصی و پیمان کاری، برای دستمزدهای پرداخت نشده و برای افزایش دستمزد ها، در دفاع از فعالین و رهبران تشکهای کارگران و معلمان زندانی، علیه قوانین نوشته و نانوشته ضد کارگری وعلیه تغییرات قوانین کار به نفع کارفرمایان، در دفاع از حقوق بازنشستگان و کودکان کار و... و در صدر همه اینها، اعتصاب طولانی و متحد کارگران هفت تپه و فولاد ملی اهواز و حمایت عظیم  مردمان شوش و اهواز و تشکلهای مستقل کارگری و اجتماعی و دانشجویی از این حرکت و رهبران و فعالان آن  مشخصه سالی است که پشت سرمیگذاریم.  امید که این حمایتها و همبستگی ها، این تلاشهای متحدانه تشکلهای کارگری و مستقل، این همیاریهای اجتماعی شریف مابین تشکلهای کارگری، معلمان، جوانان، زنان، دانشچویان و کانون نویسندگان، وکلای شریف و مبارز و ترقیخواه، ادامه یابد و ما شاهد تعمیق و گسترش این همکاریها و رابطه فشرده با پایه‌ های کارگری در کارخانجات و کارگاهها و مراکز کار و زیست کارگران، دفاع از مبارزات و مطالبات همه بخشهای طبقه کارگر و مزد بگیر، معلمان و پرستاران و بیکاران، کارگران نیمه وقت و پاره وقت، کارگران رسمی و غیررسمی و قراردادی و سفید امضا، زنان و مردان  ، جوانان و دانشجویان باشیم که این امر میتواند به ایجاد وتحکیم تشکل مستقل و سراسری یاری رساند.

سازمان راه کارگر، فرارسیدن اول ماه مه – ۱۱ اردیبهشت - ، روز همبستگی بین المللی کارگران همه کشورها را به کارگران و مزد بگیران، به همه آنان که برای آزادی و برابری و سوسیالیسمِ پیکار میکنند تبریک میگوید. ما با همه توان برای همبستگی جهانی طبقه کارگر، برای متحد کردن صفوف نیروی کار و زحمت، در دفاع از مطالبات برحق کارگران، برای آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی خصوصا فعالان و پیشروان کارگری و معلم کوشش می کنیم. اول ماه مه امسال را روز همدلی و همکاری و اتحاد همه تشکل های مستقل کارگران و معلمان و پرستاران ... ، روز دفاع از خواست حداقل دستمزد براساس سبد هزینه خانوار و یک زندگی انسانی، دفاع از حق تشکل مستقل کارگران و همه مزدبگیران، آزادی بی قید و شرط همه فعالان و رهبران تشکل های کارگران و معلمان و همه زندانیان سیاسی میدانیم. دفاع از حق زندگی شرافتمندانه و انسانی برای خانواده های کارگری و اکثریت عظیم مردمان، خواستی متمدنانه و انسانی است و باید نیروی چپ و کارگری بدفاع از آن برخیزد.

                                       زنده باد اول ماه مه، روز همبستگی بین‌المللی طبقه کارگر
                                           سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
                                                    زنده باد آزادی- زنده باد سوسیالیسمِ

                                              کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

                                                        آپریل 2019 – اردیبهشت ۱۳۹۸
                                                                www.rahkargar.com

Thursday, April 18, 2019

فراخوان تجمع سراسری و گسترده فرهنگیان ایران


شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان، معلمان سراسر کشور را به برگزاری تجمع سراسری اعتراضی در روز دوازدهم اردیبهشت دعوت کرد. در اطلاعیه که به این منظور منتشر شده، چنین آمده است:

بدینوسیله شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، تجمع اعتراضی روز ملی معلم را به اطلاع تمامی همکاران عزیز می رساند.
لذا از تمامی همکاران بزرگوار اعم از پیش کسوتان و شاغلان انتظار میرود تا با همبستگی و همدلی هر چه بیشتر در هر چه باشکوه تر برگزارشدن این تجمع همراهی و همکاری لازم را داشته باشند.
لازم به ذکر است که این تجمع در راستای پیگیری مطالبات صنفی و آموزشی و در اعتراض به عدم توجه مسئولان به مطالبات بر حق فرهنگیان، به صورت گسترده و سراسری در تمامی استانها و شهرستانهای کشور برگزار خواهد گردید.
بدیهی است حضور تک تک شما فرهیختگان، تاثیر مثبت و مستقیم در تحقق مطالبات برحق فرهنگیان خواهد داشت.

زمان:
پنج شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
ساعت ۱۰ تا ۱۲

مکان:
_ مراکز استانها:
         اداره کل آموزش و پرورش استان.
_ مراکز شهرستانها: 
       ادارات آموزش و پرورش شهرستان.


شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
بیست و نهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و نود و هشت

الهه رهنما: اعلامیه سازمان راه کارگر درباره قرار گرفتن سپاه در لیست ترور...

اعلامیه کمیته مرکزی سازمان راه کارگر


درباره اقدام دولت ترامپ برای قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریست

      تروریست خواندن سپاه پاسداران پس از چهل سال جنایت


   واقعیت این است که سپاه پاسداران که ستون اصلی حمایت از نظام تمامیت خواه جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد، سازمانی تروریستی و اخلالگر در سطح منطقه و جهان است. دست داشتن سپاه پاسداران در ترور و کشتار هزاران نیروی دگراندیش و آزادیخواه در داخل کشور و ایجاد صدها هسته تروریستی در سراسر جهان به هدف ترور نیروهای اپوزیسیون در خارج از کشور تا شرکت در عملیات تروریستی در آرژانتین و لبنان، اتریش، آلمان، سوئیس و... امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست.

     رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی و مخصوصاً سپاه پاسداران آن، از قرار گرفتن در فهرست تروریست ها توسط  دولت آمریکا بیشترین بهره برداری را نصیب خود می کنند. به تازگی سپاه که اصلی ترین نیروی نظامی ـ اقتصادی و امنیتی در سپهر سیاسی کشور است با پوشاندن لباس سپاه بر تن اعضاء دولت و نمایندگان مجلس از یک سو، به یکپارچه کردن همه جناحهای رژیم در همراهی با سیاست های ویرانگر و ضدبشری خود رو آورده و از دیگر سو، با تهدید حمله به فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا برای خاورمیانه و شمال افریقا ( سنت کام) و کشیدن پای سازمانهای شبه نظامی دست ساخت خود، حشد الشعبی عراق، و گردان های فاطمیون به ایران را تحت پوشش کمک به سیل زدگان، اما در اصل، به هدف سرپوش گذاشتن بر بحران های چند گانه داخلی و ناتوانی نظام در حل آنها و زمینه تشدید سرکوب نیروهای آزادیخواه، برابری طلب، دمکرات و  جنبش های سیاسی و اجتماعی  را تدارک می بیند.

    سپاه پاسداران که در نظام اقتصادی، بانکی، واردات و صادرات و سهام در شرکت های عظیم تجاری و سرمایه گذاری در خارج چون اختاپوسی لجام گسیخته بر سراسر کشور دست انداخته است، از بدو شکل گیری به مداخله در عراق، لبنان، سوریه و سپس در یمن و صدور ایدئولوژی تمامیت خواه اسلامی چون دولتی موازی عمل کرده است. قرار دادن آن در فهرست تروریست ها آنهم پس از چهل سال کشتار، ترور و جنایت علیه بشریت بیشتر به مضحکه می ماند و حاصلی جز اخلال در مناسبات تجاری ایران با سایر کشورها و فراهم کردن بستر مناسب برای سوء استفاده کلان سرمایه داران و دزدی های باز هم بیشتر سپاه و دولت، اختلال در واردات و صادرات کالاهای ضروری و در نهایت فرصتی برای فرار رهبری نظام به جلو و نسبت دادن بحران جدید به بیگانگان در پی نخواهد است. در چنین شرایطی است که دولت، سپاه پاسداران و دیگر ارگان های سرکوب با طرح دشمنان خارجی و عوامل نفوذی و در رویارویی با اعتراضات حق طبانه مردم همزمان به سرکوب و دستبرد زدن به ته مانده سفره کارگران و مزد و حقوق بگیران و بازنشستگان متوسل می‌ شوند.

     کارگران، طبقات و اقشار زحمتکش جامعه ما سالهاست حساب خود را با حاکمیت نظام غارتگر استبداد دینی و دستگاه اصلی سرکوب آن: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با سردادن شعارهایی چون: "سوریه را رها کن ، فکری به حال ما کن!" روشن کرده اند. آن ها با ترفند های دول امپریالیستی، مخصوصاً امپریالیسم آمریکا و فجایعی که در افغانستان، عراق، سوریه،  فلسطین، لیبی و یمن بوجود آورده اند، آشنایند و هر دوی این نیروهای ضد بشر که مخالف استقلال، آزادی و زندگی با کرامت آن ها هستند را در تضاد با مطالبات برحق و آرمانهای خود میدانند و به مداخله آن ها در کشور و سرنوشت خود و همه کسانیکه طرفدار دخالت آمریکا برای سرنگونی حاکمیت ارتجاع اسلامی اند « نه » گفته اند.

امپریالیسم امریکا همچون سپاه پاسداران و رژیم اسلامی، پرونده ای قطور از جنگ، اشغال، جنایت، شکنجه و ترور دارد. پنتاگون در انواع کودتاها و جنایات جنگی و سازمان سیا و نیز سازمانهای امنیتی متحد آنها نظیر موساد در انواع ترورهای مخالفین خویش، بیلان هولناکی دارند. از اینرو تروریست و جنایتکار خوانده شدن سپاه در منطقه هیچ ربطی به مبارزه علیه تروریسم ندارد.

      ما ضمن محکوم کردن هر نوع مداخله امپریالیستی در امور داخلی کشورمان از مبارزات حق طلبانه، آزادیخواهانه، عدالت جویانه کارگران، زحمتکشان، معلمان، زنان، دانشجویان و خلق های تحت ستم با تمام نیرو و توان حمایت می کنیم و معتقدیم که سرنگونی رژیم اسلامی سرمایه داری ایران باید توسط انقلاب اجتماعی اکثریت ستمکش جامعه متحقق شود. سازمان ما از منظر صدای سوم، معتقد است که اقدام دولت ترامپ ربطی به دفاع از رهایی مردم ایران ندارد و دعوای دو نیروی مرتجع سرمایه داریست برای کنترل هر چه بیشتر بر منطقه حساس خاورمیانه! 

                                         سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
                                            زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم !
                                                کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

                                                              ۲۷ فروردین  ۱۳۹۸

                                       www.rahkargar.com


گقتگوی علی دماوندی و کوثر آل علی تحولات سودان به کجا می انجامد؟

گفتگوی علی دماوندی با کوثر آل علی: سیل، مردم سیاست حکومتی

گفتگوی علی دماوندی و کوثر آل علی: اسرائیل ،رسمیت اشغال و موقعیت مقاومت و...

Saturday, April 6, 2019

اعلامیه سازمان راه کارگر: از خشم طبیعت تا خشم توده ای


          اعلامیه سازمان راه کارگر به مناسبت  درماندگی جمهوری اسلامی در کمک رسانی به سیل زدگان

                                             از خشم طبیعت تا خشم توده ای

بیش از دو هفته است که انبوهی از ساکنان سیل زده  بیش از ۱۵ استان کشور، برای اسکان موقت و خورد و خوراک روزانه خود، چشم امید به کمک های دولتی دوخته اند. اما دست اندرکاران حکومتی هنوز هم چشمان خواب آلود خود را می مالند و منتظر اجابت دعاهائی هستند که بر اساس قرارداد رسمی از دو سال پیش توسط وزیر کشور با حوزه [علمیه] قم بسته شده، تا در قبال دریافت وجوه دولتی مرتب دعا کنند  کشور  از بلایای جوی در امان باشد.
 
اگر غافل گیری روزهای نخستین، به سبب همزمانی  با جشن نوروزی و تعطیلی عید توجیهی داشت اینک پس از دو هفته، کم کاری ستاد امدادرسانی وزارت کشور و نیروهای مسلح، اعم از سپاه و ارتش، یا نیروی دریائی و هوائی،  چه توجیهی می تواند داشته باشد که سردار پاسدار پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران، به پاسدار جعفری فرمانده کل سپاه گزارش می دهد "مشکلات بسیاره، مدیریت نیست.هیچ مسئول دولتی جرات نمی کنه اونجا بره! مردم خیلی عصبانی اند. حالا به ما که پاسدار بودیم کمی احترام گذاشتن. من از دست مردم فرار کردم. بدجوری اوضاع وحشتناکه! خدا شاهده اصلن مردم عاصی اند! من تا الان فقط به یه شکلی توانستم از دست شون دربیام بیرون!"
سردار  پاکپور از خشم توده های به ستوه آمده مردم "پل دختر" و روستاهای  اطراف سخن می گوید و از فرار تاریخی خود! اما "پل دختر" تنها نیست، مردم خرم آباد، شهرهای کوچک و بزرگ استان گلستان و مازندران، همه یک پارچه خشم اند. اما تا کی می توانید فرار کنید جناب پاکپور، و بی گمان دور نیست آن روزی که نه شما و  سردار جعفری، که همه سرداران و دست اندرکاران  را از پست های  فرماندهی  و مقام های دولتی و اداری پائین بکشند و راه فراری نداشته باشید! وای بر روزی که خشم توده ها فوران کند.

در مثل مناقشه نیست. می گویند اسب های درشکه در سربالایی، همدیگر را گاز می گیرند امروزه،  مقابله با آثار ویرانگر سیل،  نمونه ای از همین سربالائی حکومتی است.  به همین دلیل گزارش فرمانده پاکپور مورد اعتراض ستاد امدادرسانی وزارت کشور قرار می گیرد، و ادعا دارند با باز شدن راه "پل دختر"، نیروهای امداد رهسپار منطقه شدند. به  وزیر کشور جمهوری اسلامی و ستاد امدادرسانی تحت مدیریت وی باید گفت ساعت خواب!  پانزده روز است که مردم "پل دختر" و روستاهای اطراف در محاصره سیل هستند و شما منتظر نشستید تا سیل فرو نشیند. آیا نمی توانستید کمک های دولتی و مردمی را با هواپیما به منطقه گسیل دارید. شرم آور نیست که مردمی که هست و نیست خود را از دست داده اند، برای دریافت آب آشامیدنی، خوراک، چادر و پتو پانزده روز در زیر باران و سرما  دقیقه شماری کنند. آن جاهائی هم که کمک رسانی انجام شده است، کمک رسانی های مردمی است و سپاه پاسداران از توزیع کمک‌های مردمی به سیلزدگان ممانعت بعمل می‌آورد و میخواهد کمک‌های مردمی به سپاه پاسداران تحویل داده شود که به نام سپاه پاسداران باشد و مردم به حکومتیان اعتماد ندارند همانطور که بخشی از کمک‌های مردمی به زلزله زدگان سرپل زهاب که توسط سپاه عملاً مصادره شد، را به سوریه فرستادند و یا در بازار فروختند.

اما کمک رسانی بهانه دیگری شده است برای  تصفیه حساب های درونی، و سخنان پاکپور تنها مورد آن نیست. پیش از آن،  حسن روحانی  هنگام دیدار از یک منطقه سیل زده در خوزستان از اقدام سپاه پاسداران دایر بر منفجر کردن جاده و راه آهن "آق قلا"  در استان گلستان انتقاد کرد که نقشی نداشته و موجب فرونشستن آب نشده است که با واکنش تند  سردار جعفری واقع شد و گفت که رئیس جمهور پیش از این هم از دزدی آب و جا به جائی مسیر آب ها سخن گفته است. شیخ علم الهدی، امام جمعه مشهد هم، با بیان این که سیل نه خشم طبیعت است و نه خشم الهی،  از  باران رحمت سخن می گوید و از کسانی که  قاطع اند  و خدمت می کنند( یعنی سپاه)،  و  کسانی که قاطع نیستند و فقط حرف می زنند (یعنی دولتی ها)!  در همین خطبه، با اشاره به حضور ابراهیم رئیسی، رئیس  قوه  قضائیه  اظهار امیدواری می کند  که  ایشان با نشان دادن قاطعیت، خدمت کند. به بیان دیگر خط و نشان کشیدن برای مخالفان از هر گونه!
سید علی خامنه ای که شهوت کلام دارد و به هر بهانه ای، داد سخن می دهد و امر و نهی صادر می کند چرا در این دو هفته خفقان گرفته بود و به عنوان مسئول اصلی در این فاجعه، دم برنیاورد که چرا با این همه امکاناتی که در کشور وجود دارد، مردم  سیل زده تنها مانده اند و اگر کشور ورشکسته است و توان امدادرسانی ندارد چرا از هلال احمر و صلیب سرخ  جهانی درخواست کمک های فوری نمی کنند.
در این واقعه ناگوار که تا کنون بر اساس آمار رسمی دولتی حدود هفتاد قربانی و نزدیک پانصد مجروح و ده ها هزار آواره و بی خانمان برجای گذاشته و انبوهی از مردم از هستی ساقط  شده اند، زمامداران حکومت اسلامی، هم به سبب ندانمکاری های تا کنونی در بی توجهی به سیل، توفان، زلزله، مسائل زیست محیطی، تغییر مسیر سیلاب ها، شهرسازی در مسیر سیلاب ها،  خانه سازی های نامناسب، نابودی جنگل ها و مراتع، سدسازی های بی رویه و بی خاصیت، عدم توجه به امنیت راه ها، به ویژه پل ها و  ده ها اقدام نا به جای دیگر، بار اصلی مسئولیت را بر دوش دارند و باید پاسخگو باشند و به اعتبار ناتوانی  در امر کمک رسانی به موقع و تشتت در امدارسانی مسئولیتی دو چندان!
پرسیدنی است که کشوری با دو ارتش، دو نیروی زمینی، دو نیروی دریائی، دو نیروی هوائی! چرا در چنین رویدادی لنگ می زند. آیا واحد مهندسی  قرارگاه [خاتم الانبیا]  تنها و تنها برای دریافت قراردادهای دولتی است تا با دریافت حق و حساب به واسطه ها واگذار نماید؟ بنیاد مستضعفان ـ البته مستضعفان عنوان بی مسمائی است و بنیاد مستکبران مصداق آن است ـ،  با آن همه ثروت و درآمدهای بادآورده  که  در اختیار دارد،  چرا به یاری مردم  نمی شتابد.
تلاش برای امدادرسانی فوری به همه سیل زدگان و جبران خسارت انبوه مردمانی که خانه، مزرعه، دام و زندگی خود را از دست داده اند و شروع فوری بازسازی مناطق سیل زده، اکنون به مهمترین آماج مبارزات مردمی تبدیل شده است و نباید همه چیز را موکول به سرنگونی جمهوری اسلامی و براندازی نظام سرمایه داری در کشور نمود و  باید توجه داشت که  ویرانی طبیعت و آلودگی محیط زیست، زندگی همگان را به خطر می اندازد و هیچکس از گزند آن در امان نخواهد بود. اما جمهوری اسلامی، در طی چهل سال گذشته نشان داده، که دشمن مردم ستمدیده و نیز طبیعت سالم است و در برابر توده مردم احساس مسئولیت ندارد. به باور روحانیت حاکم مردم باید در خدمت نطام و تحت امر رهبر باشند. مردم برای نظام هستند و  نه نظام  برای مردم!  به راستی در برابر جمهوری اسلامی راه دیگری،  جز سیل بنیانکن توده ای متصور است؟

                                 سرنگون باد رژیم اسلامی سرمایه داری
                                  زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

                                      کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
                                                ۱۶ فروردین ۱۳۹۸



نگاهی کلی و اجمالی به وقایع مهم سال گذشته - بخش دوم

نگاهی کلی و اجمالی به وقایع مهم سال گذشته ـ بخش اول .

گفتگوی علی دماوندی با کوثر آل علی: با سیلاب زنجیره ویرانیها کامل میشود

گفتگوی علی دماوندی با محمد رحیمی : چرایی شکست اردوغان در انتخابات شهرداریها